فقر مادی مسیری مستقیم و کوتاه بر فقر فکری و فرهنگی است.‌ و فقر معلم، فقط فقر معلم نیست. فقر معلم سریع و بی واسطه فقر جامعه را در پی خواهد داشت

امیرحسین جاوید؛ معلمان باید بدانند از عواملِ پیشامد شرایط نامناسب امروز جامعه، خود آنها و شیوه ی کار و نگرش آنها بوده است.‌ و اصلا چگونه می شود جامعه ای روی به تباهی نگذاشته باشد مگر معلم تباه شده و خود عاملِ تباهی نباشد.
مانند بسیاری از امور دیگر، معلمان نیز در جایگاه اجتماعی خود دچار افت و پسرفت شده اند. امروز دیگر، قشر معلم، آن مرجعیت فکری و فرهنگی را، که یک زمانی در جامعه داشت ندارد.‌ حقیقت این است معلمان، امروز قشری خسته، تکیده، ترسیده، کم سواد و حتی تا حدودی تنبل هستند.‌ معلمانی که می باید نسل ها را پرورش دهند امروز خود نیازمند بیداری و آشنایی با حقوق انسانی و شهروندی خود و مردم هستند. معلمان امروز قشری نه چندان با سواد هستند.‌ مهارت های دانشی و تعلیم تربیتی چندانی ندارند و نتوانسته اند مطابق با پویایی و تحول دوران، روزامد باشند.‌ اضافه بر این ها در کشورهایی که محرومیت و محدودیت بر مردم حاکم شده است و شرایط چنان پیش می رود که مردمی از عزت مندی ساقط شده و به فقر مادی، فکری و فرهنگی خو داده شوند، معلم علاوه ی بر تعلیم مفاد آموزشی، رسالتی در آموزش و یادآوری شکوه و عظمت انسانی به فرزندانی دارد که نباید همچون والدین خود نا آگاه، مطیع و منقاد بزرگ شوند.
فقر مادی مسیری مستقیم و کوتاه بر فقر فکری و فرهنگی است.‌ و فقر معلم، فقط فقر معلم نیست. فقر معلم سریع و بی واسطه فقر جامعه را در پی خواهد داشت. از این نظر، از نشانگان زوال یک جامعه- و نه فقط دولت- زمانی است که معلم برای معاش خود به خیابان بیاید.