این وضعیتِ اَسفبار در مواقعی که یکی از مدیران کل از شهرستانی به غیر از شهر ما یا حوزه ما منصوب می شود واویلا، وااسلاما و وامصبیتای برخی بلند می شود

آقای استاندار؛
نمایندگان استان در مجلس؛
نماینده ولی فقیه و امامان جمعه؛
نخبگان و صاحب نظران استان؛
اصحاب رسانه استان؛

همه شما را به قضاوتی منصفانه فرا می خوانیم.

لازم است قبل از نگارش یادداشت، این نکته را جهت اطلاع شما و کسانی که این یادداشت را می خوانند، یادآور شویم. اینجانب نه خود و نه بستگانم در میان مدیران کل یا مدیران میانی نیستند و نسبتی با نماینده مردم در مجلس یا فرماندار و امام جمعه هم نداریم. هدف نگارنده جانبداری از شخص یا اشخاص خاصی نیست. اما وقتی نادیده انگاری یا اجحاف یا هجمه به کسی را می بینم ناخودآگاه افسوس می خورم که چرا برخی به گونه ایِ رفتار و گفتار و آخرت خود را فدای این دنیای فانی می کنند! این خصلت اگر خوب یا بد می باشد مختص به این روزها و این ایام نیست بلکه بارهایِ بار در آن مواردی که بر شمردیم توصیه یا تذکر داده شد و بارها از برخی تشویق و از برخی تنبیهِ گفتاری دیده ایم.
بعد از این مقدمه کوتاه روی سخن اصلی متمرکز شویم؛ چند روز پیش یکی از فرزندان دهلران معاون مدیرکل منابع طبیعی استان ایلام شد. در اینجا ما در مقامی نیستیم لفظ شایسته یا ناشایست، متخصص یا غیر متخصص، کارآمد یا غیر کارآمد، با تجربه یا بی تجربه برای او به کار گیریم چون نظر در مورد آن در حیطه مقام مافوق آن مجموعه است اما موضوعی که باعث تعجب همه شد حملاتی بود که برخی به ایشان و مدیرکل و حتی نماینده مردم در مجلس روا داشتن که باعث تعجب و حیرت مردم شد. البته ناگفته نماند این وضعیت مختص به دیروز و امروز یا این دولت و دولت های گذشته و این مدیر یا معاون نیست. این وضعیتِ اَسفبار در مواقعی که یکی از مدیران کل از شهرستانی به غیر از شهر ما یا حوزه ما منصوب می شود واویلا، وااسلاما و وامصبیتای برخی بلند می شود اما وقتی از خودی ها یا از حوزه آنان به مقامی می رسد همه آن را کارآمد، با تجربه، شایسته و کاردان می دانند و این بدین جا ختم نمی شود. وقتی رسانه ای در رابطه با این اجحاف ها می نویسد برای بستن دهان و انصراف از نوشتن، آن را متهم به این می کنند چرا استان را به شمال و جنوب تقسیم می کنید! اما وقتی از صدُ اندی مدیرکل به اندازه انگشتان یک دست از فرزندان حوزه جنوب( به ویژه شهرستان دهلران نیست ) کسی دَم بر نمی آورد و یا وقتی در یک روز از هفت معاون دانشگاه علوم پزشکی، شش معاون از حوزه شمال و مدیران کل آموزش و پرورش، راه و شهرسازی، راهداری و حمل و نقل جاده ای، دانشگاه آزاد، دانشگاه ایلام، دانشگاه پیام نور، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دامپزشکی منصوب می شوند، قلم ها غلاف می شوند و کسی نمی نویسد، چرا!!
آقایانی که در ابتدای این یادداشت شما را بر اساس انصاف را به قضاوت وا داشتیم؛ آیا سهم مدیریتی ۳۵ درصد جمعیت و ۶۰ درصد وسعت یک استان از میان صدُ اندی مدیرکل فقط چهار یا پنج نفر می باشد!؟
البته برخی حق دارند به ناحق وقتی یکی از فرزندان حوزه جنوب به مقامی می رسد حمله کنند و هجمه های ناجوانمردانه ای وارد نمایند چون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز مسئول یا نماینده ای در این راستا یا گامی بر نداشته و اگر هم اقدامی کرده در نطفه آن را خاموش کرده اند چون این تمامیت خواهی و تنگ نظری برای برخی به عادتی نامیمون تبدیل شده که فقط خود را باید دید و دیگران چون از ما نیستند پس حق ندارند و امروز وقتی از راه آهن، بازارچه، چهاربانده، آزادراه، فرودگاه، پتروشیمی و یا تلاش برای انتصاب فرزندان شایسته یک شهرستان یا حوزه ای را می بینند تمامیت خواهی آنان گُل می کند و آن را تاب نمی آورند و به آن شخص یا اشخاص حمله و از راه های گوناگون برای رسیدن به هدف استفاده می کنند تا بلکه او را بهراسانند تا دست از هر تلاشی بر دارد. اما زهی خیال باطل.
اکنون سخن پایانی؛ اول، با استاندار و نمایندگان محترم مجلس و بعد، با آنانی که در دل در گرو توسعه استان دارند. استان ایلام در جمعیت و وسعت به اندازه دزفولِ خوزستان نیست. شمال و جنوب هم ندارد. تنگ نظری را کنار نهیم و برای رشد و توسعه استان و فرزندان استان ایلام در مناصب مدیریتی در مرکز استان و کشور تلاش و آنها را حمایت کنیم تا بلکه روزی فرا رسد کلمه محروم از پسوند استان ایلام برداشته شود.