در کمتر از ۲ ماه اخیر، سه جوان و نوجوان، در دهلران، با قرص برنج خودکشی کردند.

پایگاه خبری باور ما؛ امیر حسین جاوید_ آماری در دست نیست و هیچ نهادی به صرافت دادن آماری نیفتاده است. بعید است اصلا جمع آوری در آمار خودکشی ها و اقدام به خودکشی ها شده باشد‌.‌ اما بهرحال آنچه عیان است افزایش و آسان شدن خودکشی است.‌ بنظر نمودار میزان خودکشی به سمت نوجوانان و جوانان، آن هم از جنس مرد، کشش ِتوام با اوج گیری داشته است.‌ آزمایش ها و تست های روانشناختی گویای افزایش تعداد دانش آموزان در معرض خودکشی است.‌ تحلیل و توضیح علل خودکشی، کوشش در جهت رفع راناها به سمت خودکشی و ارائه راهکارهای مناسب جهت کنترل و کاهش نرخ آن، بحث های زیاد و پژوهش های علمی روانشناسانه و جامعه شناسانه و بی گفتگو کوشش های مسئولانه می طلبد، فرایندهایی که دیر زمانیست مغفول مانده تا همچنان قشر وسیعی از مردم استان ایلام و شهرستان دهلران در معرض خودکشی بمانند. شاید بتوان بطور خلاصه، بخش عمده ای از تحلیل ها و دلایل خودکشی را برای تعداد زیادی از افراد بظاهر سالمِ خودکشی کننده را در عنوانی همچون “از دست شدن چشم انداز و یا نابود شدن افق امیدوار کننده” جمع بندی کرد.
سخن ها در این خصوص بسیار است. مثلا اینکه در استانی بسر می بریم که به جرات چند روانشناس و یا روانپزشک کار بلد در آن وجود ندارد.‌ شهرستان ها که برهوت پزشکی هستند.‌ شهرستان بزرگی مثل دهلران، سال هاست هیچ متخصص ثابتی ندارد. تجهیزات پزشکی که در عالم پزشکی جزء ابزارهای تشخیصیِ معمولی و ضروری بحساب می آیند وجود ندارند و در حوزه ی پایش و درمان روان، مطلقا صفر هستیم. نهادهایی که مستقیما در این حوزه وظیفه دارند و یا اداراتی که در تماس با اقشار وسیعِ در معرض آسیب قرار دارند از فرمانداری، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و بهزیستی و … در این خصوص فاقد هرگونه ایده، و دچار فقر فزاینده در کار و ابزار کار هستند‌. حتی برای دانش آموزان نیز تست های شناسایی کننده ی وضع روانشناختی به انجام نمی رسد. متاسفانه بطور عمده، همت و دانش محدود مسوولین و توان دستگاه ها مصروف امور انحرافی از نیازها و ضرورت های واقعیِ زندگی مردم و مخاطبان آنهاست.

اما نکته ای که اکنون،‌ در این نوشتار مورد توجه است آسان شدن و در دسترس بودن اسباب خودکشی،‌ بویژه قرص برنج است. علیرغم دسترسی و استفاده ی بسیار مردم از این قرص ها، همچنان، آگاهی جامعه درباره ی آن بسیار محدود است.‌

قرص برنج با اسم علمی آلومینیوم فسفید(ALp) از آفت کش های بسیار قوی و کاربردی است که برای از بین بردن و جلوگیری از آفت ها و حشرات برنج و دیگر غلات همچون گندم مورد استفاده قرار می گیرد. قرص برنج به دلیل دارا بودن عنصر آلومینیم فسفید بسیار سمی و خطرناک است. خاصیت سمی آلومینیوم فسفید به خاطر گاز فسفین می باشد. این  گاز از فعالیت آنزیم‌ های سلول‌ های حیاتی جلوگیری و بافت ‌ها را نابود می‌کند. مصرف خوراکی یا بوییدن این قرص توسط انسان موجب ایجاد عوارض حاد گوناگون و در نهایت مرگ سریع و زجرآور می‌شود. قرص برنج براحتی و بسرعت جذب دستگاه گوارش می شود. علائم و نشانه های مسمومیت سریع در عرض ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در مصرف کننده پیشرفت می کند و سپس سایر علایم ظاهر می شود و مرگ در مدت کمتر از ۶ساعت ممکن است رخ دهد. مصرف ۵۰۰ میلی گرم از این قرص برای مرگ سریع یک انسان ۷۰ کیلو گرمی کافیست و علیرغم ادعایی مبنی بر تولید داروی درمانی مسمومیت قرص برنج در شیراز ایران، هیچ پادزهر مناسبی برای این قرص شناخته نشده و موجود نیست و سنگ بنای درمان آن صرفا حمایتی است. لازم به ذکر است که هند و ایران بیشترین آمار مرگ بر اثر مصرف قرص برنج را داشته و در ایران ۹۵ درصد مسمومیت ها به فسفید آلومینیوم به قصد خودکشی بوده است.
باری! پس از این مطالب که بیشتر به جهت آگاهی بخشی به خوانندگان فهیم بود، پرسشی مطرح است.

ظاهرا قرص برنج قابل تهیه از فروشگاه های سموم کشاورزی می باشد. همچنین برخی از عطاری ها نیز این قرص ها را به مشتریان عرضه می کنند. این که قیمت پایین و معقول این قرص ها موجب شده که همه ی کشاورزان با هر اندازه وسع مالی می توانند آن را برای نگهداری محصولات خود تهیه کنند سخنی است که نمی توان نادیده اش گرفت. اما اگر بپذیرم که در جامعه ای متشنج،‌ پر از اخبار ناراحت کننده و در فضایی یاس آور زندگی می کنیم که خواه ناخواه افراد دچار تکانه ها و حمله های شدید روانی-عصبی می گردند متوجه خواهیم بود که در چنین جامعه ای، افراد درگیر با چنین زندگی های متلاطمی، ممکن است در لحظه و در اثر ناراحتی، عصبیت و هیجانات، تصمیمی بگیرند که تا چند دقیقه ی بعد، از آن صرف خواهند کرد، آیا در چنین جامعه و فضایی نباید اسباب خودکشیِ سریع و راحت محدود شود و اینقدر آسان در دسترس قرار نگیرد؟ آیا چنین قرصی باید توسط عطاری ها هم‌ قابل عرضه باشد؟ آیا نباید بر فروش چنین قرصی نظارت بیشتری صورت گیرد؟ در موردی نوجوانی ۱۴ ساله به این قرص ها دست یافته و متاسفانه با آن خودکشی نمود. پرسش اینجاست چگونه؟ آیا نباید جهاد کشاورزی، تعزیرات و یا هر نهاد مسوول دیگری نظارتی بر فروش این قرص ها داشته باشند؟ آیا نباید این قرص ها به مقدار محدود، کنترل شده و در فرایندی راستی آزمایی شده فقط در اختیار کشاورز واقعی و فقط به جهت استفاده در انبار غلات در اختیار قرار گیرند؟ قرص های برنج اگر مدتی در هوای آزاد قرار گیرند مثلا در انبار غله مورد استفاده قرار گیرند به دلیل آزاد شدن گاز فسفین آنها بی خطر می شوند. اما آیا بهتر نیست امروز که ظاهرا این قرص استفاده ی دیگری پیدا کرده است از قرص های جایگزین و کم خطرتری استفاده شود؟ همین قرص برنج نوعی گیاهی دارد که فاقد فسفید فلزی بوده، در نتیجه فاقد اثرات سمی سیستمیک بوده و خطر مسمومیت با آن به مراتب کمتر می باشد، آیا بهتر نیست آلومینیوم فسفید با نوع گیاهی آن جایگزین شده و در دسترس قرار گیرد؟

بهرحال ۳ مورد خودکشی آن هم فقط در مدتی کمتر از دو ماه، و با یک روش ِ استفاده از قرص برنج، علاوه بر به صدا در آوردن آژیر قرمز افزایش بیش از پیش آمار خودکشی در منطقه، هشدار شیوع و الگو شدن روشی ساده، سریع، در دسترس و زجر آور از خودکشی را بصدا در آورده، اگر گوشی شنوا و البته چاره ساز بر دردهای روح و جان و زندگی مردم پیدا شود.