روزی نیست آرامش بر ذهنشان و آسایش بر زندگیشان حاکم باشد! باید هر روز صبح شان را در عدم آرامش و آسایش به شب برسانند!

این مردم بلا زده روزی نیست، یا بلا از آسمان بر آنان می بارد یا از زمین!
روزی نیست آرامش بر ذهنشان و آسایش بر زندگیشان حاکم باشد!
باید هر روز صبح شان را در عدم آرامش و آسایش به شب برسانند!
نه از آسمان دارند نه از زمین!
نه تقصیر از خداست نه از مردم!
همه گیج و مبهوت اسرار این زندگی خراب شده اند!
چرا چنین است و کسی برای این پرسش چند مجهولی پاسخی ندارد!؟
به کجا و کی داد برسانند!
نه جایی هست نه دادخواهی!
مردم از این وضعیت خسته اند!
مردان به نوعی زنان به نوعی دیگر! نوجوان و جوان دختر و پسر که دیگر هیچ!
هیچ امیدی به ادامه زندگی نیست!
همه نا امیدند!
خوب می دانید و این وضعیت را درک کرده اید و می دانید، دیگر امیدی نیست!دیگر از امید و نشاط سخن نرانید!
مردم به لفاظی های تو خالی شما باور ندارند!
به جای لاپوشالی اگر می توانید کاری کنید.
ور نه سکوت بهترین راه است….