خدایا! مسئولین محترم ایلام نشین باید از دهلران بی خبر باشند. مسئولین بزرگوار دهلران هم که این گونه عرض حال ها و گزاراشاتِ دون شان را در حیطه ی وظایف خود نمی دانند

امروز برای انجام کار اداری که فردا در مرکز استان- ایلام- دارم، تصمیم گرفتم با ماشین شخصی به سمت ایلام حرکت کنم.‌ همه می دانند دمای هوا چگونه محاسبه می شود. دماسنج درون جعبه ای در ارتفاعی از زمین قرار دارد. در واقع دماسنج دمای در سایه را اندازه می گیرد. با این وجود، هر کسی که هوای دهلران را تجربه کرده باشد می داند ۵۲ درجه ای که اعلام می شود کف دمای واقعی دهلران باید باشد. اضافه بر این، از ظهر ساعت ۱۲ به بعد، وزش سویر آغاز می شود. سویر، بادی تندی است که حرارت را می دَماند. بدن ها همانند گوشتِ کبابی که مرتب بادش بزنی می پزند. پوست و چشم آدم می سوزد. هیچ رُستنی و هیچ جنبده ای را یارای چند دقیقه بیرون ماندن نیست. کولرهای بزرگ یخچالی به نفس نفس افتاده اند.‌ کولرها هم کولر می خواهند تا منفجر نشوند. بهرحال!
از سرِ تجربه، برای اینکه در جاده اسیر گرما نشوم، تا ساعت ۷ عصر در خانه ماندم و بعد با کولر روشن یکسره تا تونل راه کربلا راندم. بعد از تونل گویی وارد جهانی دیگر شدم. اینجا درختان سبز بودند و هوا خنک. کولر را خاموش کردم و شیشه ی ماشین را پایین دادم‌. اکنون که این مطلب را می نویسم در اتاقی نشسته ام بدون کولر. کولر نیاز نیست.‌ واقعا در حیاط خانه، ورزش نسیم خنک صورت آدم را نوازش می کند. چند دقیقه که با آستین کوتاه بیرون نشسته باشی سوز خنکی را بر پوستت حس می کنی.
یادم افتاد که از قدیم گفته اند سواره از پیاده خبر ندارد.‌ خدایا! مسئولین محترم ایلام نشین باید از دهلران بی خبر باشند. مسئولین بزرگوار دهلران هم که این گونه عرض حال ها و گزاراشاتِ دون شان را در حیطه ی وظایف خود نمی دانند. آقایان مقایسه ای کنید، تطبیقی کنید. انصاف شما را شُکر. زمان قطعی برق و دمای هوای مناطق را برابر خوانی کنید و بعد کلاه خودتان را قاضی کنید. باور کنید گاهی برابری عین بی عدالتی است و در نظر گیری تفاوت ها به عدالت نزدیک تر است.
در پایان خواستم از مسئولین عزیز اجازه بگیرم اگر ممکن است امشب را در حیاط و هوای خنک و آزاد و زیر آسمان شب پر ستاره ی ایلام بخوابم. ریه ای پر کنیم از هوای دلپذیر تا فردا که بر می گردیم به دهلران به یاد بزرگواری ها و خوش مرامی های عزیزان مسئول باشیم.